در مکانهایی در مجاورت سیستم فاضلاب و چاههای آب و همچنین در مناطقی که جریان آب زیاد است مناسب نمیباشد
روش نیلینگ مناسب مکانهایی که آب در آنها جریان داشته باشد مناسب نیست.
برخی از خاکهای آلی مانند لایهای آلی، رسهای آلی و خاکهای مردابی معمولا مقاومت برشی کمی دارند و در نتیجه مقاومت پیوستگی آنها کم است؛ در نتیجه، طول میخها در آنها باید بسیار زیاد باشد که هزینههای آن بسیار غیراقتصادی خواهد شد.
در نوع انعطافپذیر با ضخامت ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر، توزیع فشار جانبی پیچیده است. در واقع، رویه با تغییر شکلی که از خود نمایش میدهد، در برابر بارهای جانبی مقاومت نموده و باعث تغییر در توزیع فشار جانبی خاک میگردد.
تغییر در طرح: در صورتی که با توجه به شرایط، طراحی ها انجام شده پاسخگو نباشد، اطلاعات حاصل از ابزار بندی در فاز های اولیه پروژه نیاز به ایجاد تغییرات در طراحی را مشخص کند.
لایهها و میان لایههایی که در مطالعات ژئوتکنیک گزارش نشده،
برای حصول از قرارگیری کامل دوغاب در میان میلگرد و خاک کنارهی چاهک (کاور)، باید اسپیسرها یا قطعاتی را در طول و بین میلگرد و دیواره داخلی قرار دهیم.
تاثیر خاکبرداری مرحله به مرحله بر روی مکانیزم رفتاری سیستم نیلینگ
در مرحله بعد، با استفاده از محاسبات دقیق و جداول ساده شده، طراحی اولیه صورت میگیرد. سپس باید به پارامترهای مهمی شامل مقاومت اتصال میخها، قدرت پیوند بین دوغاب و خاک (چسبندگی) و طول و فاصله آنها از یکدیگر، دقت شود.
در سیستم میخ گذاری، خاکبرداری مرحله به نیلینگ چیست مرحله صورت میگیرد و پس از پایان خاکبرداری در هر مرحله، میخ گذاری در آن تراز صورت میگیرد.
لازم است که برای قرار گرفتن میخ در وسط و مرکز سوراخ از اسپیسرهای پلاستیکی در فاصلههای حداکثر ۳-۲ متر و ۰.۵ متری دو انتها روی میخها استفاده شود.
ایمنی: ابزاربندی خطرات احتمالی را پیش از وقوع هشدار می دهد به ویژه در مسائل مربوط به پیاداری شیب ها فرصتی را برای تکمیل عملیات جهت رفع خطر و یا ترک محل فراهم می آورد.
خاکهای دانهای اشباع سست و بسیار سست ممکن است در شرایطی که تحت اثر زلزله قرار بگیرند، مستعد روانگرایی باشند.
از مهم ترین مزایا و علتهای استفاده از روش نیلینگ، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: